سيره و ديدگاه حضرت زينب كبري (عليها سلام) نسبت به مسئله حجاب
فرازي از خطبه حضرت زينب (س) در مجلس يزيد :
«« امن العدل يا بن الطلقا تخديرك حرائرك و امائك و سوقك بنات رسول الله سبايا قد هتك ستورهن و ابديت وجوهن تحدوبهن الاعدا من بلد و يستشرفهن اهل المناهل و المناقل و يتصفح وجوههن القريب و البعيد والدني و الشريف ليس معهن من حماتهن حمي و الا من رجالهن وليو كيف ترتجي مراقبه ابن من لفظ فوه اكباد الازكيا و نبت لحمه بدما الشهدا و كيف يستبطي بغضنا اهل البيت من نظر الينا بالشنف و الشنان و الاحن والاضغان ثم تقول غير متاثم و لا مستغطم»».لا هلو و استهلوا فرحا ثم قالوا يا يزيد لاتشل. (1)
آيا از طريق عدالت است كه اي پسر آزاد شدگان كه ( زنان و كنيزان خود را در پس پرده داري و دختران رسول خدا را چون اسيران شهر به شهر بگرداني همانا پرده وحشت و حرمت ايشان را هتك كردي و ايشان را از پرده بر آوردي و در منازل و مناهل به همراهي دشمنان كوچ دادي و مطمع نظر هر نزديك و دور و وضيع و شريف ساختي در حالتي كه از مردمان و پرستاران ايشان كسي با ايشان كسي با ايشان نبود) و چگونه اميد مي رود كه نگهباني ما كند كسي كه جگر آزادگان را جويده و از دهان بيفكند و گوشتش به خون شهيدان برويد و نمو كند و كنايه از آنكه از فرزند هند جگر خواره چه توقع بايد داشت و چه بهره توان يافت و چگونه درنگ خواهد كرد و در دشمني ما اهل بيت كسي كه بغض و كينه ما را از بدر و احد در دل دارد و هميشه به نظر دشمني ما را نظر كرده است پس بدون آنكه جرم و جريرتي بر خود داني و بي آنكه امري عظيم شماري شعري بدين شناعت مي خواني
دقت و تامل در مفاد جملات فوق با توجه به جغرافياي بيان آن نشان مي دهد كه تا چه حد حضرت زينب كبري(س) به مساله حجاب اهميت مي دهد كه بزرگترين اشكال و بي حرمتي كه از طرف خاندان بني اميه و حكومت فاسق يزيد بر اهل بيت روا داشته، به نظر حضرتش همين هتك حجاب و به كوچه ها و خيابانها كشيده شدن حرم اهل بيت معرفي مي گردد.
جدا” مساله حجاب و ستر و پوشش زن در نظر حضرت زينب (س) چه اهميت ويژه اي داشته كه در حضور يزيد آنجا كه اعمال رسواي او را بيان مي كند با اينكه جنايات يزيد و عمال و ابادي او تنها اين مسئله نبوده، بلكه همه جنايت نسبت به خاندان اهل بيت و شخص امام حسين(ع) و اصحابش روا داشته است. ولي زينب كبري(س) نمونه كامل عفاف و حميت ديني با لحني تحقير آميز و اشاره اي به سابقه كفر و شركت خاندان بني اميه ، او را طرف خطاب قرار مي دهد : اين مردانگي و حميت است كه تو خاندان و پدرانت به دست اسلام بعد از فتح مكه آزاد شدند، زنان و وابستگان خويش رادر حريم عفاف و حجاب نگهداري و فرزندان و خاندان ولي نعمت يعني« خاندان رسول خدا » را بي حجاب و پوشش هتك نموده و به اين طرف و آن طرف بكشاني. يقينا” در آن ايام حضرت زينب (س) و اسيران خاندان اهل بيت از جور ايادي ظالم پيشه و عداوت سيره بني اميه رنجها كشيده ، شكنجه ها ديده، طعم تلخ گرسنگي و تشنگي و خستگي مفرط طي چهل منزل راه به صورت زنداني و دربند را ديده ولي آنچه در فرهنگ معلم عفت و پيام آور عزت زن هرگز قابل بخشش نيست. « هتك حرمت و ستر حجاب » آنان است كه در گفتار حضرتش به آن اشاره و از آن مي نالد. در حالي كه اشاره اي به مسائل ديگر ندارد و يا كمتر دارد.
و اين تنها موضعي نيست كه حضرت زينب چون اين برخوردي دارند، موارد متعددي باز از همين نمونه در همين سفر سراغ داريم. مثلا به عنوان نمونه وقتي حضرت زينب (س) و خاندان اهل بيت را از كنار گودال قتلگاه براي اينكه بيشتر از آنها را رنج دهند، عبور مي دهند و حضرت زينب و خاندان رسول ا… با آن وضع فجيع شهداي كربلا را مشاهده مي كنند. اصحاب مقاتل مي نويسند: حضرت روي به سوي مدينه و حرم پيامبر نموده و فرياد بر آوردند : يا جداه ما نظر الي رئوسنا المكشوفه(2)
كه در مقام درد دل با جدشان « پيامبر اكرم» مهمترين مساله را كشف حجاب و اينكه دشمن لوازم انان را به يغما و چپاول نموده ، حتي از حجاب و لباس آنان نيز نگذشته است.
همچنين سيره حضرت زينب (س) كه در اين سفر بيشتر نقل گشته، هر چند متاسفانه از سيره حضرتش در بقيه ايام عمر كمتر مطلعيم ولي همين لحظات نقل شده در سفر كربلا اهميت حجاب در نظر ايشان را به خوبي مي رساند. وقار و متانت و پوشش زينب (س) با فرط فقر و كم داري امكانات در مجلس عبيد اله زياد كه فرمودند :
« زنان ايشان، يعني حضرت را احاطه كنند»(3) و يا اينكه در صحبت با يزيد و سخنراني در مجلس يزيد.
«مقنعه خويش را به سر و صورت كشيدند» همه و همه نشانه اين اهميت و فرهنگ است.(4)
1- اعيان اشعه، ج 1، ( 11 جلد با مقدمه ) الامام السيد محسن الامين ، دارالتعارف للمطبوعات بيروت ، بي تاريخ
2- ابي مخفف، مقتل الحسين، ص96 چاپ قم، بي تاريخ
3- مجالس السينه، سيد محسن امين، ج2، ص 206
4- سيريدر زندگاني حضرت زينب(ع)، ص117